5500 +

پیامک مناسبتی

آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

پیامک تبریک سالروز بازگشت آزادگان

78 ارسال ها
1 کاربران
0 Likes
758 نمایش‌
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

لبخندهایتان بوی آوازهای آزادی می داد.
آفتابگردان ها، به سمت آزادی چرخیدند و آفتاب را به سمت رهایی چرخاندند و خانه ها به بهار رو کردند.
عطر آمدنتان، زمستان را از یاد زمین برد.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

تمام پاییزها، مثل پرستوها با آمدنتان کوچ کردند.
با لبخندهایتان گل های همیشه بهار، تکثیر شدند و آب ها به اندازه تمامی آبشارها، قد کشیدند.
جنگل ها، پرنده هاشان را به پیشوازتان فرستادند.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

پاییز اسارت و بهار آزادی بر شما مبارک باد.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

آسمان آبی شد و در امتداد آغوش شما، آسمان به دیده بوسی زمین رسید و ماه، پیش پای شما شناور شد.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

آزادگان، مفاخر ایران خوش آمدید
ارکان استقامت و ایمان خوش آمدید
ای از قفس رهاشدگان، طائران قدس
بر طَرْف این شکوفه گلستان خوش آمدید
در بزم آسمانی عشاق پاک باز
ای ماه چهرگان درخشان خوش آمدید
در بزم این چمن که نگارین بود ز خون
ای لاله های دلکش و خندان خوش آمدید
آغوش برگشوده به شوق شما وطن
باری به این دیار شهیدان خوش آمدید
یعقوب وار دیده ما شد زغم سفید
در حج ما چو یوسف کنعان خوش آمدید


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

گرمی آغوش هایتان از بوی آواز چلچله های مست، پر شد.
خانه، بی صبرانه چشم انتظار آمدنتان، سراپا شوق ایستاده بود با آغوش هایی گشوده و منتظر.
کوچه کوچه انتظار، شهر را لبریز قدم های مبارکتان کرده بود.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

تمام خاک، پر از بوی بی صبری بود و ایران، یک پارچه آغوش بود برای فشردن مهربانی بی نهایت شما.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

ایران، یعقوبی بود که اشک شوق آمدن یوسفش، چشم هایش را با طراوت رودهای ناتمام می شست.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

غربت دیرینه فرزندان سفر رفته، با هیجان بازگشت پرشورشان آمیخته بود.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

غربت دیرینه ندیدن فرزندها، نفس ها را در سینه مادران حبس کرده بودند و خانه ها مثل سینه پدران، لبریز بی حوصلگی بودند.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

انتظار آمدنتان، پنجره ها را به دلواپسی کشاند. درخت های بی پرنده، یعقوب هایی شدند که در انتظار آمدنتان، زمستان های بی پایان متوالی، با برف های سنگین دلواپسی بر گیسوشان نشست.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

بوی اسپند و صلوات، در هوای حوالی پیچیده.
تو آمده ای تا خاطرات سبزت را در گوش جوانه ها زمزمه کنی.
آمده ای تا دل های شهر، در بیراهه های فراموشی و غفلت، سرگردان نماند.
آمده ای تا دوباره معجزه ای باشی برای هزار هزار یعقوب چشم انتظار!


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

آمده ای تا خاطرات حماسه شیران وطن را چون فانوسی بیاویزی بر تمام کوچه های تاریخ.
تا یاد رشادت جوان مردان، از خاطره روزگار پاک نشود.
آمده ای تا یادمان بماند پرستوهای مهاجر، هرگز راه خانه را گم نمی کنند.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

با آمدنتان، همه پیراهن ها، بوی یوسف گرفتند و غربت از گریبان های تنهایی رخت بربست.


   
پاسخنقل‌قول
Admin
عضو شده: 9 سال قبل
ارسال‌: 5731
شروع کننده موضوع  

آمدید، سبکبارتر از تمام موج هایی که بوی دریا را برای ساحل به ارمغان آوردند.


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 2 / 6